مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

آیا هنوز کسی اینجا سر میزنه؟

سه شنبه, ۴ دی ۱۴۰۳، ۰۳:۰۱ ق.ظ

سلام، 

امشب بعد از سالها یهو سر از وبلاگم در آوردم هی خوندم و خوندم و دیدم چقدر از خاطراتی که نوشتم یادم رفته بودن و چقدر دلم برای اون‌موقع ها تنگ شد. بعدش یهو دلم گرفت که خاطرات الانم رو‌ثبت نمیکنم گفتم پس خاطراتی که ثبت نشدن چی چقدر حیف که یه جایی از وبلاگ فاصله گرفتم. دلم میخواست همه این سالها رو ثبت شده داشتم🥹 ولی خب گفتم خب برو شروع کن حتی اگه جایی باشه که کسی نخونه برای دل خودت ثبت کن. شاید اگه حال و هوای ثبت خاطرات ادامه داشت بیام و بنویسم که الان کجام و چکار میکنم. 

زندگی خیلی خیلی عجیبه اگه مارال اون موقع ها چیزی از مارال این موقع ها میدونست عمرا باور میکردش. چه مسیر سخت و شیرینی رو طی کردیم تا برسیم اینجایی که هستیم. 

مارال ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴ کمبریج در یک روز سرد

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۱۰/۰۴
مارال آلنی

دانه اسفند  (۱)

۰۵ دی ۰۳ ، ۱۱:۱۹ سلام سلام

خوش برگشتید

بله کسانی که از طریق فیدخوان ها و  ریدرها دنبال میکردن همیشه هستن :)‌

خوب در قدم اول فهمیدم از ایران رفتین. با توجه به اینکه دکتری رو ایران خوندین و نرفته بودید فکر میکردم هیات علمی میشید اینجا دوتایی. مشتاقم بخونم خاطرات رو :)‌

پاسخ:
سلام، چه جالب خودمم فکر نمیکردم کسی سر بزنه اینجا و الان یهو اومدم ببینم کامنت دارم یا نه و پیام شما رو دیدم. بله یه مدتی هست مهاجرت کردیم. چه خوب یادتونه کاش اسمتون رو مینوشتید شاید منم یادم بود شما رو😁 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی