مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

سرماخوردگی و کار

يكشنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۳۹ ب.ظ

سلام به همگی،

چند روزیه سرما خوردم اولش با گلو درد شروع شد سه روز فقط گلو درد بود از دیروز تبدیل شده به آبریزش و گرفتگی صدا و تب. دیشب اصلا نمیتونستم بخوابم به شدت بدنم بی قرار بود و هی خوابم میبرد باز یهو با کابوس از خواب بیدار میشدم. ساعت چهار صبح پا شدم دو تا قرص خوردم و به زور قرصها دو ساعتی بیهوش شدم. صبح جلسه داشتم برای کار مشاوره ای که ایران دارم بهشون پیام دادم که امروز حالم خوب نیست جلسه رو‌کنسل کردم. بیدار شدیم آلنی به رسم هر روز صبح یه قهوه بهم داد و یه خرده بهتر شدم. بعدش رو‌مود آشپزی بودم دست به کار شدم هم آبگوشت بار گذاشتم و هم آش کلم قمری. حالا چرا این دوتا غذای بیربط🤣 دلیلش این بود‌که دیشب یکی از دوستامون زنگ زد که داریم میریم مغازه ای که مواد غذایی ایرانی داره منم سریع یه ماسک زدم و رفتیم و اونجا برای اولین بار از بعد مهاجرت کلم قمری و ترب سفید دیدم و‌عنان از کف بدادم که باید یه آبگوشت بذارم این ترب ها رو باهاش بخورم. کلم قمری رو هم شک داشتم بین کلم پلوی شیرازی و آش کلم قمری همدانی که صبح دیدم سرما خورده ام گفتم همون آش بهتره. ظهر آبگوشت رو خوردیم و قشنگ بعدش جون گرفتم. الانم آش کلم قمری داره غلهای ریز میزنه و حسابی جا افتاده. 

هر سفری که رفتیم هر شهری من عاشق یه غذا شدم و از همونجا اون غذا اضافه شد به برنامه غذاییمون. کلم پلو‌ که یادگار سفر شیراز هست تو خانه پر.هامی ها و آش کلم قمری هم یادگار سفر به تویسرکان و دست پخت مادر بکی از دوستامون هست و من همونجا عاشقش شدم . ایران که بودیم پاییز که میشد دو هفته به بار از صبح بساط آش کلم قمری مون به راه بود داخل آرام پز. دوستان قدیمی هم که از میزان علاقه من به انواع آش و... مطلع هستن😁 از وقتی مهاجرت کردیم بدتر هم شده و یهو هوس میکنم و همون موقع لو بیا و نخود رو سریع میریزم تو زودپز و تو هوای سرد اینجا واقعا میچسبه.

کارم اینجا بیشتر به صورت دورکاری هست و الان نزدیک سه ماه هست که آفیس نرفتم🫣 بعد از تعطیلات ژانویه تصمیم داشتم برم که از همون روزی که گفتن آفیس باز شده من مریض شدم و همچنان هم ادامه داره و خلاصه هنوز نرفتم الان که فکر میکنم بسیار هم تنبل شدم و رفتن آفیس سختترین کار هست برام ولی خب میدونم برای اینکه کارم بهتر پیش بره نیاز دارم یکی دو بار در هفته برم آفیس. فردا صبح یه ارائه دارم و نمیدونم با این صدای قشنگم چطوری میخوام هندل کنم احتمالا صبح تا ظهر که جلسه برنامه ریزی تیم هست برم و بعدش دیگه مرخصی بگیرم یه خرده استراحت کنم. همین الان رفتم کلندرم رو دیدم و تا ساعت دو جلسه برنامه ریزی تیم رو داریم و ساعت سه هم یه جلسه دارم با یه شرکت بیرونی که امکان کنسلی نداره و خلاصه مرخصی و استراحت منتفیه😢 

هفته پیش که گفتم سرما خوردم مدیرم گفت مرخصی استعلاجی بگیر استراحت کن گفتم حالم در اون حد بد نیست فعلا و خب از خونه اکیه فعلا کار کنم حالا هم که واقعا حالم بد شده عملا با این همه جلسه امکانش نیست. امیدوارم فردا صبح حالم بهتر باشه . الان که با قرصهایی که میخورم یه حالت منگی دارم عالی😬 

خب برم یه خرده آش بخورم و برسم به ادامه کارم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۱۰/۲۳
مارال آلنی

دانه اسفند  (۰)

گل میکند شقایق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی