مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

از عشق سخن باید گفت

مارال و آلنی

سه پست در یک پست😉

يكشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ ب.ظ

سلام خوبین؟ 

نمیدونم ما واقعا سرمون شلوغ یا اینکه خودمون سر خودمون رو شلوغ میکنیم ولی همیشه در حال بدو بدو هستیم و همیشه هم کمبود وقت داریم ولی چون خیلی اهل آه و ناله نیستیم همه فکر میکنند دو تا آدم سرخوش هستیم😀 البته سرخوش که هستیم به نظر خودم هم چون تو اوج شلوغی ها سعی میکنیم به یه سری کارهای جانبی هم برسیم هر چند خب با فشار آوردن به خودمون باشه. 

خودم رو چشم نزنم مدتیه که از روابطم یا بهتر بگم مارال جدید در روابط راضی تر هستم خیلی راحتتر برخورد میکنم و خیلی کمتر ذهنم رو درگیر میکنم. این روش مخصوصا در برخورد با افراد فامیل خیلی خوب بوده تا الان. کاری به کار کسی نداشتم و ندارم هر حرفی هم بشنوم گفتن راجع بهم واقعا برام ارزشی نداره نه ناراحت میشم و نه بهش فکر میکنم به طرفی که اون حرف رو برسونه هم میگم مهم نیست واسم و تمومش میکنم. شاید به مرور باعث بشه کمتر هم به گوشم برسه حرفها ایشالا. 

یه مشکلی که قبلا داشتم این بود که تو شرایطی که یه نفر پررو بازی در می آورد اعصابم خرد میشد از اینکه چرا فکر می‌کنه می‌تونه سر من کلاه بزاره و خیلی وقتها کاری که باب میلم نبود رو انجام میدادم و خب برای آدمهای پر رو چی بهتر از این. الان خیلی راحت با طرف با خنده و شوخی حرف میزنم آخرش هم یه لبخند میزنم و کار خودم رو انجام میدم. جدیدا دیدم یه جاهایی این رفتارم باعث میشه اون آدم پررو حرص بخوره خب قاعدتاً برای اینکه عادت نداره همچین برخوردی را ببینه و یه جورایی بازی ش بهم میخوره و حرکت مقابلش رو نمیدونه . ولی خب از اونجایی که بنده نقشی نداشتم در حرص خوردن طرف و حقی ازش ضایع نکردم عذاب وجدان نمی‌گیرم. البته هنوز هم خیلی جای کار داره ولی خب تا الان هم خوب بوده. 

هفته پیش خ.ش ۴ برای تولد دخترش زنگ زد و ما هم چون تعطیلی نبود و سرمون هم شلوغ بود گفتیم نمیایم ولی باز چند بار دیگه زنگ زد که باز آلنی گفته بود نمی‌تونیم بیایم. چهارشنبه من به آلنی پیشنهاد دادم که عصر بعد کار بریم و سورپرایزشون کنیم😀 خیلی فشرده آرایشگاه رفتم و اومدم خودم موهام رو رنگ کردم و وسیله جمع کردیم و راه افتادیم. نصف شب رسیدیم ولایتشون و یه خرده کمکشون کردیم و خوابیدیم. پنج شنبه هم که تولد بود و خب یه سری حاشیه ها هم داشت ولی خب در راستای همون تغییرات من از خودم راضی بودم و بهم خوش گذشت. جمعه بعد از ناهار هم راه افتادیم برگشتیم تهران. شنبه هم سرکار بودم عصر میخواستم بیام خونه که دوستم زنگ زد جلوی شرکتتون هستم بیا پایین😍 رفتیم قدم زدیم و چند تا مغازه کریسمسی میخواست ببینه که هیچی هم نپسندید بعدش هم رفتیم کافی شاپ. برگشت هوا سرد بود و یهو من هوس نون داغ کردم. سریع رفتم یه نون سنگک خریدم اومدم با نیمروی مخصوص خوردیم و کلی هم چسبید. 

یکشنبه کلا در حال رفت و آمد بودم یعنی جمعا نیم ساعت پشت سیستم بودم صبح یه مأموریت رفتم بعد از ظهر یه مأموریت دیگه و برگشتم دیگه سریع جمع و جور کردم اسنپ گرفتم رفتم دانشگاه. حتی نرسیده بودم کارهایی که کردم رو‌جمع بندی کنم برای جلسه با استادم ولی خب از اونجایی که بنده سرم شلوغ باشه بازدهیم بالای صد میرسه😂😂 یه ارایه خوب از کارهایی که کردم ارایه دادم و استادم هم کلی راضی بود و گفت به نظرم میتونی تا عید مقاله اولت رو بدیم😉 یعنی الان با این سرعتی که استادم داره من رو جلو می‌بره کارم از دانشجوهای ورودی های قبل از خودمم جلوتر البته که استادم به روم نمیاره که پررو نشم. از طرف دیگه استادم انگار کلی داره با موضوع بنده حال می‌کنه اون روز میگفت چند تا از اساتید دانشکده گفتن بری پیششون و موضوع رو براشون توضیح بدی براشون جالب کاری که می‌کنید. دیگه بعد از جلسه هم با اینکه خسته بودم با کلی انرژی برگشتیم خونه شام هم به پیشنهاد آلنی تاس کباب پختم. الان کلی روز که کته نخوردم⁦☹️⁩ من کلا برنج خوردن برام با کته معنی پیدا می‌کنه😁 منتظر آخر هفته هستم. آلنی برعکس من خیلی اهل غذا نیست یعنی کلا من آشپزی نکنم و همیشه غذای سبک بخوریم اکیه همش هم میگه چرا خودت رو اذیت میکنی ولی خودم واقعا نمیتونم بدون غذای گرم رسمی سر کنم😀 یعنی مثلا تاس کباب دیشب برام در حد آشپزی نیست اصلا غذای رسمی هم به حساب نمیاد برام😂 

اوضاع ظاهری خونه اکی ولی باطنش رو فقط خودم میدونم چه خبره کلا آخه هفته پیش که کلا درگیر بودم آخر هفته رفتیم سفر و بهم ریختگی های سفر رو هم اضافه کنید و این دو روزه من ساعت هشت شب رسیدم خونه و کلا هیچ کاری نکردم فقط لطف کردم ظرفها رو‌چیدم همین. امروز باید برم یه تمیزکاری اساسی بکنم از همین الان هم سرم درد می‌کنه واسه یه مهمونی آخر هفته😂 ولی به خودم قول دادم تا وقتی خونه جمع و جور نشه مهمون ها رو نمیتونی دعوت کنی شاید به این بهانه یه حرکتی کردم. 

آهان بزارین یه چیزی بگم یادتون سری پیش گفتم میخوام حواسمون به هزینه ها باشه الان میخوام بگم با خوندن یه مقاله نظرم عوض شده😂😂 یه درسی داشتم تو دوره ارشد به اسم system Dynamics که ترجمه اش میشه پویایی های سیستم تو این درس با مدل کردن هر سیستمی میتونستی با شبیه سازی ببینی که چطور حلقه های علی و معلولی رو هم تاثیر میزارن و‌چطور یه تغییر سیاست می‌تونه نتیجه کل سیستم رو تغییر بده. (خارج از بحث اصلی این رو هم بگم که سیاستهای جدید دولت کاملا منطبق با این مبحث هست و با سیاستهایی که دارند راستش رو بخواین بنده بیشتر به رای که دادم مطمین شدم و متاسفم که یه سری سودجوها دارند از مردم سواستفاده میکنند علیه سیاستهای اقتصادی دولت ٬ البته خودم فکر میکنم دلیلش گفتن  و فاش شدن یه سری مسایل توسط دولت هست که خب برای مخالفین داره گرون تموم میشه و با استفاده از ندانستن  مردم دارند بر سر منافع خودشون میجنگند. خلاصه اینکه می‌خوام بهتون بگم سعی کنید با دیدبازتر و با مطالعه تحلیل‌های اقتصاددان‌ها و داشتن دانش اقتصادی فقط میشه  نظر داد در مورد سیاست ها و گول حرفهای بی پایه و اساس رو نخورید. بر اساس همین تحلیلها بالا بردن قیمت انرژی در طولانی مدت تاثیرش مثبت هست) خود پرانتز شد یه بحث😂 خب داشتم میگفتم تو این مقاله که خوندم که کاملا منطبق با پویایی های سیستم هست تحلیل کرده بود که پس انداز بیشتر می‌تونه چه بلایی سر اقتصاد بیاره و در واقع در طولانی مدت پس انداز همه پایینتر میاد از طرف دیگه پس انداز کم هم اوضاع رو خوب نمیکنه و بهتر یه حد وسطی رعایت بشه. بخوام ساده بگم مبحث رو اینکه فکر کنید ماها تصمیم بگیریم بیشتر درآمدمون رو پس انداز کنیم اتفاقی که میفته اینکه خرید و فروش کم میشه و در نتیجه باعث میشه درآمد همه کم بشه چون در واقع گردش پولی رو‌کم کردیم و همین طولانی مدت باعث میشه با اینکه همه مون درصد بیشتری از درآمدمون رو پس انداز میکنیم ولی در مجموع پس‌انداز همه مون میاد پایین‌تر چون درآمد پایینتر هست. تو این مقاله کشورهای مختلف رو بر اساس میزان پس انداز دسته بندی کرده بود و ایران در رتبه ششم خسیس ترین کشورها هست یعنی بیشتر پول نقد کشورمون توسط مردم پس انداز شده و به تعبیر این مقاله منجمد شده است یعنی این پول ها در اقتصاد و رونق کشورمون تاثیر مثبتی نداره. تو مقاله توضیح میده که چطور همین تصمیم مردم باعث شکست بخش های تولیدی میشه. مثالهایی که در مقاله زده هم عالیه و جالب اینکه خودمون بارها تو این شرایط بودیم و کاملا برامون ملموس هست مثالهاش پیشنهاد میکنم اگر علاقه به این مباحث دارین حتما برین و مقاله رو مطالعه کنید. 

https://tejaratnews.com/پارادوکس-خست-و-اقتصاد

این لینک مقاله هست. 

خب دیگه فکر کنم از هر دری سخنی گفتم ببخشید اینقدر مباحث بی ربط و طولانی شد شما به عنوان سه تا پست جدا از من قبول بکنید😂😂😂

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۷
مارال آلنی

دانه اسفند  (۳)

سلام مارال جان.خوشحالم که کارات رو به راهه....منم جدیدا سعی می کنم خودمو درگیره حرف و حدیث نکنم و کمتر حرص بخورم....راستش سرم خیلی شلوغ شده درگیره درس و زندگی و. .... شدم واسه همین کمتر کامنت میزارم ولی میخونمتتت...امیدوارم همیشه زندگیت رو به راه باشه خانم....میبوسمتتتتت
پاسخ:
سلام نورا جون. ممنون عزیزم. الهی ایشالا که همه کارهات عالی پیش بره برات عزیزم. لطف میکنی عزیزم ممنون لطف میکنی وقت میزاری کامنتهاتون رو میبینم قطعا خوشحال میشم ولی درک میکنم که کامنت گذاشتن سخته پس اصلا خودت رو اذیت نکن😀
۱۹ دی ۹۶ ، ۱۲:۴۹ محبوب حبیب
سلام مارال جون
این تحلیل رو من متوجه نشدم! خوب میزان پول جامعه که ثابت نیست. همیشه پولهایی هستند که از چرخه خارج می شن. مثلاً به سرمایه دیگه ای تبدیل میشن مثل ملک و ... خوب این بده و مخل اقتصاده؟!! 
و از یه طرف یه کشور بایست بتونه پول تولید کنه، ثروت وارد کنه و ...
برای زندگی شخصی هم همین طور. یعنی من نمی فهمم چطور با خرج کردن بیشتر (که خوب میشه مصداق بیش از نیازهای آدم) به اقتصاد کمک میشه؟

پاسخ:
سلام محبوب جان ببین دقیقا این مقاله میگه که پولی که مثلا روی ملک هست میشه سرمایه یخ زده چون تو چرخه تولیدی نیست و عملا ارزشی ایجاد نمیکنه تو جامعه اینکه تو ایران قیمت ملک به نسبت بالا هست این موضوع رو بدتر هم می‌کنه پول اگر در چرخه تولید باشه میتونیم مثلا با صادرات پول جدید وارد کشور کنیم وگرنه قیمت زمین در مجموع یه قرارداد و ارزش اون بیشتر نمیشه حتی اگه قیمتش بالا بره. به خودی خود این سرمایه ها مخل اقتصاد نیست بلکه میگه وقتی نسبت بین این پول سرمایه ای و پول در گردش بهم بخوره میشه مخل اقتصاد. مثلا تفاوت بین اینکه نود درصد پول جامعه ما سرمایه ای باشه و همون‌طور که گفتم ارزش ایجاد نکنه متفاوت با اینکه چهل درصد پول جامعه ما سرمایه ای باشه و بقیه در گردش و در حال ایجاد ارزش باشه. ببین اتفاقا تو این مقاله گفته هر دو طرف حدی خوب نیست یعنی چه مصرف گرا باشیم و همه پولمون رو خرج کنیم چه بیشتر پولمون رو پس انداز کنیم برای اقتصاد کلان ( دقت کن برای اقتصاد کلان نه اقتصاد خرد خانواده) خوب نیست و در طولانی مدت و در سطح وسیع تاثیری که روی اقتصاد کلان میزاره به اقتصاد خرد هم برمیگرده. این با همون تاثیر حلقه های علی و معلولی رو هم تفسیر میشه یعنی خطی نگاه کنیم نظر تو منطقی هست و این نتیجه ای که من میگم عجیب به نظر میرسه ولی اینا تاثیراتشون خطی نیست بلکه تعداد این حلقه ها تو یه سیستم زیاد و هر حلقه می‌تونه رفتار حلقه های دیگه و رفتار کل سیستم رو متفاوت کنه. 
فرض کن تو داری یه خدمت یا محصولی ارایه میدی بعد من با پس انداز بیشتر اون خدمت رو ازت نمی‌گیرم در نهایت درآمد تو میاد پایین و از طرف دیگه تو هم تصمیم به پس انداز داری پس تو هم خدمت من رو نمیخری در نهایت هردومون درآمدمون کم میشه و خب درآمد کم یعنی پس‌انداز کمتر. 
سلام مارال جان خیلی خوشحال شدم بابت پیشرفت کارها و مقاله و ....
درسته که پست از هر دری اهنگی بود و البته مفید ولیییییییی اصصصصصصصصصصصلا به جای سه تاپست قبول نیست گفته باشم
پاسخ:
سلام ممنون عزیزم از لطفت البته راه درازی در پیش دارم حالا حالا ها. از هر دری آهنگی😂😂 حالا با شما دو تا حساب میکنم مشتری بشین😀😀😉

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی